شکیبا افخمیراد | شهرآرانیوز - ضرورت پژوهش در همه عرصهها بر کسی پوشیده نیست؛ موضوعی که بارها مورد تأکید رهبر معظم انقلاب نیز بودهاست. ایشان در یکی از سخنرانیهایشان در سال ۱۳۹۷ درباره اهداف پژوهش میفرمایند: «هدف پژوهش دو چیز است: یکی رسیدن به مرجعیت علمی و حضور در جمع سرآمدان علم و فناوری، دوم حل مسائل کنونی و آینده کشور.» پژوهش رشتههای هنری هم از این تأکیدات مستثنا نیست و باید موردتوجه باشد و در تصمیمات و برنامهریزیهای کلان نهادها و سازمانهای متولی فرهنگ و هنر مورد استفاده قرار گیرد. در مشهد و خراسان، ارگانهای مختلفی وجود دارد که درزمینه پژوهشهای هنر فعالیت میکنند، اما چه میزان از این تحقیقات کارآمد هستند؟ همزمان با روز پژوهش، در گفتگو با چهار پژوهشگر هنر به این موضوع پرداختیم و از آنها درباره تأثیر پژوهش هنر در ارتقای فرهنگ و هنر کشور پرسیدیم.
میثم جلالی، دکترای باستانشناسی و پژوهشگر بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدسرضوی، درباره نهادهای فعال در حوزه پژوهشهای هنر میگوید: در شرق کشور، یکی از متولیان اصلی پژوهشهای هنر، آستان قدس رضوی است. مراکزی، چون بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی، مرکز آفرینشهای هنری و سازمان کتابخانهها، موزهها و مرکز اسناد آستان قدس رضوی و دانشگاه امامرضا (ع) در اینزمینه فعال هستند.
اکنون نیز بنیاد پژوهشهای اسلامی باتوجهبه ظرفیت پژوهشی موجود در مجموعه حرم امامرضا (ع)، مشهد و خراسان بزرگ، درصدد احیای گروه هنر و معماری اسلامی است که امیدوارم این مهم هرچه زودتر اتفاق بیفتد. او یادآور میشود: از دیگر مراکزی که در این حوزه فعال است، حوزه علمیه را میتوان مثال زد.
همچنین معاونت پژوهش حوزه علمیه خراسان در سال۱۳۹۷ با تأسیس مرکزی با عنوان هیئت اندیشهورز هنر و رسانه و انتشار نشریه مطالعات هنر و رسانه، از مراکزی است که به موضوع پژوهشهای هنر در خراسان پرداخته است. به این فهرست باید فعالیتهای علمی مؤسسه آموزش عالی فردوس مشهد را نیز افزود که تقریبا بهصورت اختصاصی درزمینه آموزش آکادمیک رشتههای وابسته به هنر فعالیت دارد.
اداره کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی خراسان و سایر مراکز آموزش عالی استان نیز هریک به نوبه خود و در قالب طرحهای پژوهشی، پایاننامه دانشجویی و ارائه خدمات به دانشجویان و پژوهشگران درزمینه پژوهشهای هنر به ایفای نقش میپردازند. صداوسیمای مرکز خراسان نیز گهگاه تولیدات درخور توجهی درباره ویژگیهای هنری خطه خراسان ارائه میکند. بخشی از فعالیت در این عرصه نیز بر دوش خبرنگاران جوان و خوشذوق نشریات و سایتهای خبری خراسان و شهر مشهد است.
جلالی درباره وضعیت فعالیت و شرایط کاری پژوهشگران هنر نیز توضیح میدهد: درمجموع پژوهشگرانی را که در عرصه پژوهشهای هنر در کشور فعالیت میکنند، میتوان به دو دسته تقسیم کرد؛ پژوهشگران مستقل که طیف وسیعی از دانشجویان و فارغالتحصیلان دانشگاهها را دربرمیگیرد و پژوهشگرانی که وابسته به یک نهاد، دانشگاه یا مرکز هستند. ازآنجاکه فرایند اجرای یک طرح و حتی یک مقاله پژوهشی، روندی طولانی و بعضا چندینساله است و فرایند داوری و چاپ و هزینههای مربوطبه آن قسمت دیگری از کار است، شرایط کاری برای پژوهشگران بهویژه پژوهشگران عرصه هنر کاملا متفاوت با هم است. درمجموع میتوان گفت که فعالیت در این عرصه نیاز مبرم به حمایت مراکز فرهنگی و دانشگاهی دارد.
این پژوهشگر یادآور میشود: آستان قدس رضوی و مراکز فرهنگی وابسته به آن، از معدود نهادهایی به شمار میرود که با وجود تنگناهای اقتصادی سالهای اخیر همچنان به حمایت از پژوهشهای هنر در خراسان از جوانب مختلف ادامه داده است؛ چه خوب بود که مراکز اقتصادی نظیر بانکها و دیگر بنگاههای اقتصادی بزرگ نیز وارد این عرصه میشدند و بهعنوان مثال، گوشهای از بودجههای هنگفت تبلیغاتی خود را به حمایت از پژوهشگران مستقل نخبه و پژوهشهای آنها درزمینه هنر و فرهنگ خراسان اختصاص میدادند.
او با اشاره به تأثیر پژوهشهای هنر بر ارتقای این حوزه تصریح میکند: پژوهش، مبنای هر کار علمی است و نمیتوان نقش تعیینکننده آن را در برنامهریزیهای کلان یک جامعه نادیده گرفت. نتایج حاصل از پژوهش به مدیران و متولیان امور این امکان را میدهد تا نگاهی جامع به مسائل زیرمجموعه خود داشته باشند. بهعنوان مثال تا وقتیکه از تنوع و گوناگونی زیرمجموعههای فرهنگی و هنری منطقه خراسان آگاهی وجود نداشته باشد، چگونه میتوان برای حفاظت و رونق و توسعه و گردشگری مربوطبه آن درست برنامهریزی کرد؟ یا زمانیکه شناخت جامعی از ظرفیتهای فرهنگی و هنری سطح شهر مشهد وجود نداشته باشد، مسلما برنامهریزی صحیحی درزمینه استفاده بهینه از این ویژگی صورت نخواهد گرفت. اما چگونگی فرایند پژوهش و مقصود از انجام آن نیز موضوع دیگری است که باید موردتوجه قرار گیرد. چهبسا پژوهشهای بسیاری که به بیراهه رفته، بیحاصل بوده یا ناتمام رها گشتهاند.
جلالی در پاسخ به این پرسش که آیا نهادهای متولی از پژوهشهای هنر استفاده میکنند یا خیر میگوید: تاجاییکه به بنده بهعنوان یک محقق و شهروند مشهدی مربوط میشود، متأسفانه اینگونه نیست. شاید موفقترین تجربه در این خصوص، استفاده از هنر هنرمندان توسط شهرداری مشهد در زیباسازی شهر براساس المانهای شهری یا دیوارنگاریهای اطراف میدان فردوسی باشد. به این موارد باید بازپیرایی مجموعه توس و آرامگاه فردوسی در سالهای اخیر را افزود که قطعا در فرایند اجرای آنها از پژوهشهای هنر استفاده شده، اما فراتر از آن اتفاق تأثیرگذاری رخ نداده است.
او خاطرنشان میکند: امروزه به ساختوسازهای جدید داخل حرم امامرضا (ع) نقد وارد است، در شهر از معماری سنتی ایرانی و خراسانی کمتر اثری دیده میشود، قسمت عمدهای از بافت تاریخی شهر مشهد از بین رفته است، از نشانههای هویتی در شهر مشهد یا دیگر شهرها کمترین اثری دیده میشود، در نامگذاری خیابانها و کوچهها و بوستانها از ذوق و سلیقه چندان خبری نیست. بخشی از این ضعفها ناشی از بیتوجهی نهادهای متولی به پژوهشهای هنر است و البته بخشی دیگر، ناشی از ضعف مدیریتی و مسائلی دیگر. این درحالی است که در گذشته، ما تجربیات موفقی دراینزمینه داشتهایم؛ برای نمونه میتوان به ساخت آرامگاه یا تندیس برای مفاخر ایران توسط انجمن آثار ملی اشاره کرد که با تکیه بر پشتوانه مطالعاتی قوی و ویژگیهای هنر و معماری ایرانی ساخته شدهاند.
مهدی صحراگرد، دکتری تاریخ تطبیقیتحلیلی هنر اسلامی و استاد دانشگاه، نیز با اشارهبه فعالبودن مراکزی، چون دانشگاهها و بنیاد پژوهشهای آستانقدسرضوی درزمینه پژوهش هنر، درباره بهرهگیری نهادها از خروجی این پژوهشها میگوید: درصد استفاده از پژوهش در نهادها بسیار کم و درحد صفر است و بهندرت پیش میآید یک پژوهش با هدف رفع مشکلی و بهصورت کاربردی انجام شود.
او یادآور میشود: در حوزه هنر، موارد خیلی معدودی را سراغ دارم که با هدف کاربردیبودن انجام شوند و بیشتر پژوهشها جنبه تاریخی، توصیفی و معرفی دارد.
صحراگرد با تأکید بر اهمیت نوع سفارش پژوهشکده مربوط و رویکردش به مسائل پژوهشی تصریح میکند: ما نمیتوانیم از پژوهشهای هنری انتظار کاربرد مستقیم داشته باشیم، اما از همان مواردی هم که میتوان کاربرد مستقیم استخراج کرد، بهندرت استفاده میشود.
به گفته او، بخش عمده پژوهشهای تاریخی شاید کاربرد مستقیم نداشته باشند، ولی در رشد فرهنگی جامعه میتوانند مؤثر عمل کنند. این پژوهشگر تأکید میکند: وقتی ما تاریخ سرزمین خودمان و تاریخ هنر را بشناسیم و به مخاطبانمان معرفی کنیم، قطعا میتوانیم در رشد فرهنگی جامعه تأثیرگذار باشیم؛ مثلا صداوسیما میتواند برنامههای خوب و سرگرمکننده برپایه پژوهشهای تاریخی هنر بسازد. مؤسسات متولی کمتر به این موضوعات ورود پیدا میکنند.
به گفته صحراگرد وقتی سفارشدهنده سفارش ندهد، پژوهشگر سراغ سوژههای مختلف نمیرود. او با اشارهبه پژوهشهای هنری که در حد کتاب و مقاله و پایاننامه باقی ماندهاند، خاطرنشان میکند: اگر پژوهشها بهدرستی و هدفمند انجام شوند و متولیان امر در هر حوزهای از این پژوهشها و نتایج آن بهدرستی استفاده کنند، در طولانیمدت میتوانیم زیرساختهایی بسازیم که بسیاری از مشکلات جامعه را برطرف کنند.
صحراگرد درباره فعالان حوزه پژوهش هنر نیز یادآور میشود: دو گروه این رشته را در دانشگاه انتخاب میکنند، گروه اول افرادی هستند که تنها برای اخذ مدرک میآیند و گروه دوم کسانی که به این رشته علاقه دارند. علاقهمندان هم تقریبا از همان اول میدانند که کار پژوهش را بهعنوان یک شغل نمیتوانند دنبال کنند. چون حمایت مالی منسجم و مستمری از این حوزه نمیشود و اگر هم یک طرح پژوهشی تأیید شود، حقالزحمه آن در حد حقوق یک یا دو ماه یک کارمند است.
هاله رهنما، پژوهشگر هنر، نیز درباره فعالیتهای صورتگرفته در این حوزه میگوید: کارهایی که در زمینه پژوهش هنر انجام میشود، در حد پایاننامه دانشجویی است و در همان حد هم باقی میماند و کاربردی نمیشود.
به گفته او گروهی که کار تحقیقاتی انجام میدهد، به پشتوانه مالی نیاز دارد، ولی متولیان، چون احساس نیاز نمیکنند، از آنان حمایت نمیکنند؛ درحالیکه اگر از کمک پژوهشگران استفاده کنند، میتوانند به ایدههای خوبی برسند.
رهنما یادآور میشود: در یک رشته صنعتی، کارخانهدار و صنعتگر مجبور است گاهی از محققان کمک بگیرد و در بخش تحقیقات هزینه کند. اما در رشته هنر خیلیها خودشان را صاحبنظر میدانند و هنر را به چشم یک مقوله تخصصی نگاه نمیکنند؛ بنابراین بهسراغ پژوهشگران نمیروند.
این پژوهشگر با تأکید بر اینکه تحقیقات اگر هدفمند و راهبردی باشد، میتواند در توسعه فرهنگ و هنر تأثیرگذار باشد، خاطرنشان میکند: مصداق این موضوع را چندسالی است در شهرداری مشهد و جشنواره هنرهای شهری شاهد هستیم که از ایدههای جدید پژوهشگران استفاده میشود. همین موضوع نیز باعث شده است کیفیت آثار این جشنواره هرسال بهتر شود.
به گفته او نهادهای متولی فرهنگ و هنر باید نیازمندیهای خود را تعریف کنند تا پژوهشگران با تحقیق درباره آن موضوعات به نتایج کاربردی برسند.
رهنما یادآور میشود: وقتی هدفها بهدرستی تعریف شود، نتیجه قابل استفاده هم از تحقیق حاصل میشود، ولی سرمایهگذاری نیست که از آن حمایت کند. این اتفاقات باعث دلسردی پژوهشگران میشود تا دیگر سراغ کار تحقیقاتی نروند.
سحر چنگیز، پژوهشگر هنر و استاد دانشگاه، نیز با تأکید بر وضعیت نامناسب پژوهش در ایران و مشهد خاطرنشان میکند: اکنون ازسوی دانشگاهها و نهادهای متولی، بودجهای به پژوهش هنر اختصاص داده نمیشود؛ بهطوریکه با وجود امضای تفاهمنامه میان دانشگاهها و نهادهای مختلف و معرفی دانشجویان به این ارگانها، همکاری با دانشجویان، چه از نظر مادی و چه معنوی، صورت نمیگیرد. حتی شنیدهایم که از محقق میخواهند فقط به نتیجه مدنظرشان برسند، کاری که با اساس یک پژوهش علمی متناقض است.
او درباره موضوعاتی که پژوهشگران هنر میتوانند درباره آن کار کنند، میگوید: این روزها باتوجهبه افزایش تعداد دانشگاههای هنر، درباره بسیاری از موضوعات مشخص تحقیق شده است؛ بنابراین ما باید بهسراغ بخشهایی که در کتابها نیامده است برویم و پژوهشگران جوان را بهسمت موضوعات بومی شهرشان سوق دهیم تا به شناختهشدن آن منطقه و پررنگکردن هویت تاریخی آن کمک کنیم؛ ضمن اینکه اگر این تحقیقات به زبان بینالمللی منتشر شوند، میتوانند مفیدتر باشند.
چنگیز با تأکید بر ضرورت سرمایهگذاری درزمینه پژوهشهای بینالمللی تصریح میکند: باید از پژوهشگران حمایتهای لازم صورت گیرد تا بتوانند درباره آثار کشورمان که در موزههای خارجی نگهداری میشوند، تحقیق و پژوهش کنند.
او یادآور میشود: برخی محققان خارجی درباره آثار ایرانی تحقیق کردهاند، ولی قطعا اشراف پژوهشگران ایرانی به آثار ملی خودشان بیشتر است و میتوانند خیلی دقیقتر آنها را ارزیابی کنند. اگر این اتفاق رخ دهد، پژوهشگرانی بینالمللی خواهیم داشت که میتوانند آثار خودمان را در کشورهای دیگر معرفی کند.